(مطالعهی این نوشته به علّت دارا بودن تصاویر خشونتبار و مأیوس کننده برای کودکان و یا مبتلایان به بیماریهای قلبی و دختران ترشیده توصیه نمیشود)
عرضم به خدمتتون که، گفتم یاسمن برای حلّ مشکل پیدا شدن شؤالیه، با یک تیم زبده (که لغتیست عربی، به معنی «کَره») از دمبختهای حرفهای کمک خواست. در ابتدا سرپرست اون تیم، یاسمن رو با زوایای پنهان اثر آرایش مناسب و «برخورد» جذّاب و فوت و فنّ دلبری از نزدیک آشنا کرد. در مرحلهی دوّم، نوبت به «جذب نرم» درحوزهی الکترونیک میرسید که سرپرست دمبختهای حرفهای اون رو برای یاسمن اینگونه تشریح کرد:
«ببین عسیسم، هر دختری در دنیای مجاسی، در راستای یافتن شؤالیهی مورد نظر، باید یک هویت مجاسی داشته باشه که باهاش بتونه جلب احساسات و توجّهات کنه؛ مثلاً باید در سایت بسیار معروف و همهگیر فیکبوس عضو باشه...»
در ادامه برای روشنتر شدن مطلب در مقولهی ارتباط داشتن این حضور مجازی و شؤالیهها، برای یاسمن توضیح داد که:
«عسیسم اگر میخوای پسرا برات سر و دس بشکونن، باید عکس صفحهی اصلیت رو به چند حالت خاص تنظیم کنی؛ اینطوری شانس بیشتری خواهی داشت!»
بعد که دید یاسمن گیج شده، موضوع رو باز کرد:
«مثلاً، برای اینکه شؤالیهها فکر کنن که تو چه چشم هنری و قشنگی داری، باید یه عکس از چشمت بذاری! اینطوری شؤالیهی مذکور جذب چشم میشه و قدم اوّل رو برمیداره؛ و مهم همون قدم اوّله. حتّی اگه بعداً بفهمه که بقیهات چندان چنگی به دل نمیزنه...»
بهعلاوه، سردستهی دمبختهای حرفهای برای یاسمن توضیح داد که چطور گذاشتن عکس به همراه عره، عوره، شمسی کوره و شمبله غوره که همهگی آرایش کرده و ظاهراً در یک مراسم لهو لعب به طور خیلی تصادفی از آنها عکس گرفته شده هم میتونن مؤثّر واقع بشن، از این جهت که نشون میده شما چقدر باحال هستید و در مراسم بسیار خفن لهو و لعب شرکت میکنید و از طرفی آره و اینا...
سردستهی دمبختهای حرفهای همینطور گفت که گذاشتن عکس نینی و شخصیتهای کارتون و گل و بلبل و سنبل به عنوان عکس و خالی گذاشتن یا نوشتن چرت و پرت به عنوان اطّلاعات شخصی، نشون میده که شما چقدر خفن هستید اصلاً براتون مهم نیست که طرف شما رو میشناسه یا نه و اینا؛ ولی باید حواس رو جمع کرد تا امر به خودتون مشتبه نشه و به محض این که ردّ یک شؤالیه رو پیدا کردید، از گذاشتن هر عکس و اطّلاعات، اهم از مربوط و نامربوط، دریغ نکنید.
در ضمن، تجربه ثابت کرده که عضو شدن در و حتّی ساختن صفحات ضدّ پسر؛ علاوه بر «با دست پس زدن»، موجب «با پا پیش کشیدن» میشه و نشون میده که شما چقدر خفن هستید! تازه میتونید با ساختن حسابهای دیگه، برید خودتون حرفهای خودتون رو تأیید کنید که نشون بدید «شما بیشمارید».
یاسمن بعد از شنیدن حرفهای دمبختها مدّتی به فکر فرو رفت... بعد از مدّتی تفکّر، رو کرد به سردستهی دمبختهای حرفهای و گفت:
«ببینم، شماها دمبختهای خیلی حرفهای هستید دیگه، درسته؟»
اونم تأیید کرد.
«بعد اونوقت یعنی استاد یافتن شؤالیه و اینها هستید دیگه؟»
و باز سردستهی دمبختهای حرفهای سر تکون داد.
«پس روشهاتون ردخور نداره دیگه؟»
اونم گفت:
«آره عسیسم این چه حرفیه؟! میدونی تیم ما چقدر در ارائهی این متدها موفّق بوده؟»
بعد یاسمن گفت:
«بعد اونوقت یه سؤالی دارم من... پس چرا شماها هنوز دمبختین؟!»
سردستهی دمبختهای حرفهای یه مدّت خیلی طولانی سکوت کرد، و بعد باز سکوت کرد، و بعد، انگار به یه بنبست فلسفی رسیده باشه؛ سرشو انداخت پاییین...
یاسمن که خیلی ناراحت شده بود، با عصبانیت محل رو ترک کرد؛ ولی با خودش تصمیم گرفت که سعی کنه بعضی از این روشها رو استفاده کنه، بلکه یه وقت به کار اومدن.
البته یاسمن بعدها شنید که گروه دمبختهای حرفهای به علّت دقمرگ شدن برخی اعضاء منحل شده و سردستهی اونها در اثر بیشؤالیه موندن، به زندگی خودش خاتمه داده...
حیف شد تازه میخواستم برم دست بوسی این یارو حرفه ایه
رخی
چرا دیگه نمینویسی؟؟